عهدی که هر سال تازه می‌شود

قدرت‌الله فانی لاری از شهرستان گراش، ۸ تا ۹ سال است که بی‌وقفه در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کند. حتی عمل کلیه چند روز قبل از حرکت، نتوانست او را از این مسیر باز دارد. عشق به امام حسین(ع) و خاطره برادر شهیدش، انگیزه‌ای است که هر سال او را به کربلا می‌کشاند.

عشق بی‌پایان به مسیر کربلا

از شهرستان گراش که حدود چهار ساعت با شیراز فاصله دارد. ۸ یا ۹ سال است که در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کنم. اولین بار که آمدم، روبه‌روی حرم ایستادم و چند آرزو از امام حسین و حضرت عباس (ع) خواستم و به حاجتم رسیدم. از آن به بعد، هرسال اربعین می‌آیم. امسال پنج روز قبل از حرکت، عمل کلیه انجام دادم. اما دلم می‌خواست بیایم و آقا طلبید. با همین وضعیت راه افتادم. این چیزی جز عشق به امام حسین نیست. همه عالم عاشق امام حسین‌اند؛ او مردی خالص، پرقدرت و پرانرژی بود که قیام کرد و امروز ما پشت سرش قدم برمی‌داریم. برای من این مسیر سختی ندارد، هر چه هست عشق است. ۹ سال است که می‌آیم و حاضر نیستم کوچک‌ترین مسافت را با ماشین طی کنم.

مهمان‌نوازی بی‌قیمت مردم عراق

میزبانی مردم عراق و موکب‌داران فوق‌العاده است. آنها هم در سایه عشق به امام حسین خدمت می‌کنند. در مسیر هیچ کوتاهی نکردند: ما را به خانه‌شان بردند، لباس‌هایمان را شستند، حمام رفتیم، با صبحانه و ناهار پذیرایی کردند و حتی خودشان ما را تا جاده رساندند. این کارها با پول خریدنی نیست، اینها نتیجه عشق به اهل بیت است. همه ایرانی‌ها از خدمت‌رسانی مردم عراق راضی بودند. در بین زائران، یک تهرانی همراهمان بود که همسرش فوت کرده بود. وقتی از اربعین و خدمت‌رسانی مردم عراق حرف می‌زد، اشک می‌ریخت.

پیام اربعین و یاد شهیدان

پیام پیاده‌روی اربعین این است که دشمن بداند حتی اگر ما را تکه‌تکه کنند، دست از این راه برنمی‌داریم. در طول مسیر، مناجات می‌خواندیم، صلوات می‌فرستادیم و یاد شهیدان بودیم، به‌ویژه برادر شهیدم. برادرم، شهید هدایت‌الله فانی لاری، ۲۱ ماه در جبهه خدمت کرد، پایش را از دست داد و در عملیات فاو به شهادت رسید. سرباز وظیفه بود و در ۲۱ سالگی شهید شد. از نظر غیرت و مردانگی زبانزد بود. وقتی به حرم امام حسین می‌روم، دلم می‌لرزد و اشکم جاری می‌شود. این حس و حال وصف‌نشدنی است.

زیارت هرساله؛ آرزوی ماندگار

در پیاده‌روی اربعین، هرجا که می‌نشینم و صحبت می‌کنم، یک نفر عاشق می‌شود و همراه ما می‌آید. هر سال تعدادی سفر اولی را با خود می‌آورم. آرزوی من این است که تا زنده‌ام و دست و پا دارم، هرسال در اربعین به زیارت بیایم. به بین‌الحرمین که می‌رسم، اشکم خودبه‌خود جاری می‌شود.

این پست را به اشتراک بگذارید

Facebook
Twitter
LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Print