امیر علی شهبازی با چشمانی که هم از اشتیاق میدرخشند و هم از حسرت، از پدرش میگوید: «پدرم، شهید محرم شهبازی، در شمال غرب کشور به شهادت رسید. من سه ماهه بودم و هرگز او را ندیدم. اما همیشه شنیدهام که چقدر آدم خوبی بود.» او دو برادر و دو خواهر دارد و حالا خودش تصمیم گرفته مسیر پدر را ادامه دهد: «حتماً میخواهم راه پدرم را ادامه بدهم و همان لباس سبزی را بپوشم که او پوشید، انشاءالله روزی برای جنگ با دشمنان اسلام، اسرائیل و آمریکا.» اولین تجربه پیادهروی اربعین، او را در دریای معنویت غرق کرده است: «این بار اولم است. به عشق امام حسین و امام علی، قدم در این مسیر گذاشتم. پیادهروی خیلی خوب است؛ پذیرایی عالی، غذاهای مختلف، همه آماده خدمت هستند. از لحاظ معنوی هم بینظیر است.» در طول مسیر، با آرامش قرآن و دعا همراه میشود: «کنار ائمه بودن خیلی حس خوبی دارد. طول مسیر آیتالکرسی، جوشن کبیر و زیارت عاشورا میخواندم و حس میکردم انگار پدرم کنارم است و مرا نگاه میکند.» برای امیر علی، اربعین تنها یک سفر نیست؛ یادآوری راه پدر و پیوند با شهادت است: «هر قدم که برمیدارم، انگار قلبم با قلب پدرم همراه است. این مسیر، مسیر وفاداری به آرمانهای اوست.» سید محمد مشکوة الممالک